سوگندسوگند، تا این لحظه: 23 سال و 1 ماه و 23 روز سن داره

سوگند جون you❤ ا

تنهايي سوگند

1390/5/24 9:37
نویسنده : مامان سوگند
507 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزيزم

ديشب افطاري دعوت بوديم خونه زندايي من، ماماني نگين و فاران.

اونجا كه كلي با نگين بازي كردي و از همون موقع كه رفتيم همش به من اصرار مي كردي كه مامان نگين شب بياد خونه ما.الهي قربونت برم چون تنهايي دوست داري بچه ها رو خونمون جمع كني

اين تابستون چند مرتبه اي نگين اومد خونه ما دو روزي مونده و تقريبا تو خيلي از شب ها رو خونه ماماني موندي

خلاصه ديشب هم نگين و فاران و آترين رو با خودمون آورديم و بعد با ماماني و هانيه و هاله و بابا همه با هم رفتيم شهربازي

خيلي بهتون خوش گذشت كلي بازي كرديد و كلي هم آترين رو بازي داديد و بعدش هم رفتيم خريد و كلي واسه خودتون تنقلات خريديد و اومديم خونه

واي از دست شما مگه مي خوابيديد فكر كنم تا حدوداي ساعت 4 صبح بيدار بوديد

زیبا

خلاصه سوگند چون خواهر برادر نداري واسه همين هميشه بچه ها رو جمع مي كني خونمون يا بچه هاي فاميل يا دوستات .تو دوران مدرسه كه معمولا سوگند دوستت مياد خونمون و نگين .گاهي هم فقط منتظر يه تعارف كوچولو از كسي هستي كه براي خونشون

دوست دارم عزيزم

پسندها (1)

نظرات (2)

مامان الینا
27 مرداد 90 0:46
سوگند جون عزیزم وبلاگتم مثل خودت نازه


مرسي سوده جون.دوستون دارم بوس بوس
مامان سایان
27 مرداد 90 16:35
سوگند جون خیلی دختر مهربونیه و سایان خیلی دوسش داره


منم عاشق دختر داییم هستم و مامان باباش